×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

harfe del

http:t4nha.baxblog.com)

انسانم آرزوست

واقعا از دیو و دد ملولم انسانم آرزوست

انسانم آرزوست

از دیو و دد ملول بود و با چراغ گرد شهری می گشت. در جست و جوی انسان بود. قلیلی گفتند "نگرد که ما گشته ایم و آنچه می جویی یافت نمی شود". گفت: می گردم زیرا گشتن از یافتن زیباتر است و گفت: قحطی است نه قحطی آب و نان که قحطی انسان.

کثیری بر آشفتند و به کینه بر خاستند و هزار تیر ملامت روانه اش کردند که ما را مگر نمی بیینی که منکر انسانی. چشم باز کن تا انکارت از میانه بر خیزد.

خنده زنان گفت: پیشتر که چشم هایم بسته بود هیاهو می شنیدم. گمانم این بود که صدای انسان است چشم که باز کردم اما همه چیز دیدم جز انسان!! خنجر کشیدند و کمر به قتلش بستند و گفتند: حال که ما نه انسانیم تو بگو که این انسان کیست که ما نمیشناسیمش. گفت:آنکه دریا دریا می نوشد و هنوز تشنه است. آنکه کوه را بر دوشش می گذارد و خم به ابرو نمی آورد. آنکه نه او از غم که غم از او می گریزد. آنکه در رزمگاه دنیا جز با خود نمی جنگد و از هر طرف که می رود جز او را نمی بیند. آنکه با قلبی شرحه شرحه تا بهشت می رقصد. آنکه خونش عشق است و قولش عشق. آنکه سرمایه اش حیرت است و ثروتش بی نیازی.

آنکه سرش را می دهد آزادگی اش را اما نه.

آنکه در زمین نمی گنجد. در آسمان نیز. آن که خدا را به اختیار بنده است و لا غیر و فقط برای او سر به تعظیم خم میکند.

او هنوز می گفت که چراغش را شکستند و با هزار دشنه پهلویش را دریدند...

فردا اما باز کسی خواهد آمد. کسی که از دیو و دد ملول است و انسانش آرزوست.


انسانم آرزوست

جمعه 10 اسفند 1391 - 4:27:35 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://delkhon55.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 12 اسفند 1391   2:18:43 PM

Likes 1

انسانم آروزست

و او هنوز میگفت که چراغش را شکستند و با هزار دشنه پهلویش را دریدند

بسیار زیبا بود بانو مه نا

http://t4nha.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 11 اسفند 1391   1:04:07 PM

تشکر می کنم تا باشد یادم که دوستی دارم به اندازه یک کوه

از همگی شما دوستان بزرگوارم سپاسگزارم

تقدیم به شما عزیزان

ali

aliakvariume

http://akvariume.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 10 اسفند 1391   7:00:05 PM

Likes 1

خاك بودم در سماء رقصان شدم

دست خالق ديدم و انسان شدم

لطف حقّ در من اثر كردست و من

گر چه حيوانم ولي سلطان شدم

از عدم من آمدم اندر وجود

مُرده بودم عاقبت من جان شدم

من ز جان هم وارهيدم او شدم

او شدم تا لايق جانان شدم

چون گذشتم از من و ما و مني

آنچه اندر وهم نايد آن شدم

مي رسد روزي كه بيني عاقبت

دامن حقّ دارم و پَران شدم

نادمم از این زبان قاصرم

مست اویم کاین چنین افشان شدم

 

آخرین مطالب


دریا


آرامش واقعی


خدایا به دل نگیر


هفت سین


مرغ شیدا


خلیج فارس


بوی ناب آدمیت


حرف دل


پیاده از کنارت گذشتم


هرزه کیست؟


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

201238 بازدید

2 بازدید امروز

46 بازدید دیروز

362 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements