وقتی که باز صدای آب می پیچه توی کوچهها
پر میشه از عطر گل ها … انگار تموم دنیا
میشکفه غنچه گلی … در آرزوی زندگی …
براش همین کافیه که بهش بگن تو خوشکلی …
نگاه گل به آسمون … یه دم کنارش ننشست
به بوته خار دم دست، دلش رو یک نفس نبست
چی شد، چرا این راه به سراب است …؟؟!!
این همه، خام و سست و خراب است …!!!؟
یه روز یکی دید گل رو، خواست بچینه تاج سر و
تیزی تیغ ها رو که دید… عقلش بهش گفت که نرو
گل به خار گفت که چرا نمیشی از من ، تو جدا؟؟!
برو میخوام تنها باشم… تو خیلی زشتی به خدا…!!
یه صبح سرد خیلی زود… بوته خار اونجا نبود
با همه عشقی که داشت… با دلی که شکسته بود
چشمای گل یه وقتی دید که دستی اونو از شاخه چید
نگاه گل هر جا که گشت… بوته خاری رو ندید…!!
چی شد، چرا این راه به سراب است …؟؟!!
این همه، خام و سست و خراب است …!!!؟
غنچه از خواب پرید ، و گلی تازه به دنیا آمد
خار خندید و به گل گفت : سلام و جوابی نشنید
خار رنجید ولی هیچ نگفت
ساعتی چند گذشت ، گل چه زیبا شده بود
دست بی رحمی آمد نزدیک
گل سراسیمه ز وحشت افسرد
لیک آن خار در آن دست خزید
و گل از مرگ رهید
صبح فردا که رسید
خار با شبنمی از خواب پرید
گل صمیمانه به او گفت : سلام...
Arze Adab.az bazle mohabate shoma doostan Geramiam sepasgozaram.baghi az gol taghdim be shoma azizan
با درود
زیبا نوشته اید بانوی گرامی
199435 بازدید
31 بازدید امروز
64 بازدید دیروز
343 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian