نان حلال. .................!!!!!!!!!!
نان حلال خیلی خیلی خوب است! من نان حلال را خیلی دوست دارم! ما باید همیشه دنبال نان حلال باشیم. مثل آقا تقی. آقاتقی یك ماستبندی دارد. او همیشه پولِ آبِ مغازه را سر وقت میدهد تا آبی كه در شیرها میریزد و ماست میبندد حلال باشد! آقا تقی میگوید: آدم باید یك لقمه نان حلال به زن و بچهاش بدهد تا فردا كه سرش را گذاشت روی زمین و عمرش تمام شد ، پشت سرش بد و بیراه نباشــ!ــد
***
دایی من كارمند یك شركت است. او میگوید: تا مطمئن نشوم كه ارباب رجوع از ته دل راضی شده ، از او رشوه نمیگیرم آدم باید دنبال نان حلال باشد ! داییام میگوید: من ارباب رجوع را مجبور میكنم قسم بخورد كه راضی است و بعد رشوه و بعد رشوه میگیرم !
***
عموی من یك غذاخوری دارد. عمو همیشه حواسش است كه غذای خوبی به مردم بدهد. او میگوید: در غذاخوری ما از گوشت حیوانات پیر استفاده نمیشود و هرچه ذبح میكنیم كره الاغ است كه گوشتش تُرد و تازه است و كبابش خوب در میآید ! او حتماً چك میكند كه كره الاغها سالم باشند وگرنه آنها را ذبح نمیكنــ!ــد عمویم میگوید ارزش یك لقمه نان حلال از همهی پولهای دنیا بیشتر است!!! آدم باید حلال را حروم نكند. عمو میگوید: تا پول آدم حلال نباشد، بركت نمیكند. پول حرام بیبركت است !
***
***
من فكر میكنم پدر من پولش حرام است؛ چون هیچوقت بركت ندارد و همیشه وسط برج كم میآورد ! تازه یارانهها را خرج میكند و پول آب و برق و گاز را نداریم كه بدهیم. ماه قبل گاز ما را قطع كردند چون پولش را نداده بودیم دیشب میخواستم به پدرم بگویم: اگر دنبال یك لقمه نان حلال بودی، پول ما بركت میكرد و همیشه پول داشتیم؛ اما جرأت نكردم !
ای كاش پدر من هم آدم حلال خوری بــــــــ!!!ــــــود
دوشنبه 12 آذر 1391 - 9:03:59 PM