د لم می خواد یه دیوار بزرگ و سفید رو
با قلم موی سیاه خط خطی کنم
هر چی دلم خواست بنویسم
هر چی دلم خواست بکشم
بنویسم از بارون .... بکشم قطره
بنویسم از عشق... بکشم قلب
بنویسم از سکوت ... بکشم دو تا لب بسته
بنویسم از غم... بکشم دو تا چشم پر از اشک
ساعت ها نوشتم و کشید م ....نوشتم و کشیدم
تا که به اسم تو رسید م وقتی خواستم اسمت رو بنویسم
به جاش گذاشتم چند تا نقطه....
حالا نوبت تصویرت بود ولی چه جوری بکشم
سایه ای از تصویرت هم تو ذهنم نمونده بود
پس به جای تصویرت هم گذاشتم چند تا نقطه.....
شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست
روز ستاره تا سحر تیره به آه کردنست
متن خبر که یک قلم بیتو سیاه شد جهان
حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردنست
چون تو نه در مقابلی عکس تو پیش رونهیم
اینهم از آب و آینه خواهش ماه کردنست
نو گل نازنین من تا تو نگاه میکنی
لطف بهار عارفان در تو نگاه کردنست
ماه عباد تست و من با لب روزه دار ازین
قول و غزل نوشتنم بیم گناه کردنست
لیک چراغ ذوق هم این همه کشته داشتن
چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردنست
غفلت کائنات را جنبش سایهها همه
سجده به کاخ کبریا خواه نخواه کردنست
از غم خود بپرس کو با دل ما چه میکند
این هم اگر چه شکوهی شحنه به شاه کردنست
عهد تو (سایه) و (صبا) گو بشکن که راه من
رو به حریم کعبهی "لطف آله" کردنست
گاه به گاه پرسشی کن که زکوة زندگی
پرسش حال دوستان گاه به گاه کردنست
بوسهی تو به کام من کوه نورد تشنه را
کوزهی آب زندگی توشه راه کردنست
خود برسان به شهریار ای که درین محیط غم
بیتو نفس کشیدنم عمر تباه کردنست
" شهریار "
201207 بازدید
17 بازدید امروز
41 بازدید دیروز
370 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian